فاطم ذات المجد و الیقین یا بنت خیر الناس اجمعین
اما ترى ذا البائس المسکین جاء الى الباب له حنین
کلّ امرء بکسبه رهین
؛ اى فاطمه بزرگوار! اى کسى که از مراتب یقین کمال بهره را بردهاى، اى دختر بهترین مردمان، آیا به بینوا و درماندهاى که به در خانه ما آمده و از گرسنگى مىنالد توجه نمىکنى؛ حال آنکه مىدانیم هر انسانى در گرو کارى است که انجام مىدهد .
حضرت زهرا علیها السّلام بلا درنگ پاسخ داد :
امرک سمع یابن عمّ و طاعة مالى من لوم و لا ضراعة
باللبّ قد عذیت بالبراعة ارجو اذا انفقت من مجاعة
ان الحق الابرار و الجماعه و ادخل الجنّة بالشّفاعة
؛ اى پسر عموى بزرگوار! فرمان تو را شنیدم و از دستور تو سرپیچى نمىکنم و از هیچگونه سرزنش و ناراحتى که پیش آید، هراسى ندارم؛ زیرا تو کسى هستى که از هر گونه فراستى برخوردارى و امیدوارم هر گاه انفاقى از ما انجام گیرد، از گرسنگى و قحطى، در امان باشیم و آرزو دارم که در ردیف نیکوکاران قرار بگیرم و از نعمت شفاعت برخوردار باشم و به بهشت بروم .
در این هنگام، حضرت زهرا علیها السّلام تمام نانهائى را که در سفره نهاده بود، به آن بینوا بخشید و آن شب را گرسنه بسر بردند و فردا صبح، روزه گرفتند در حالیکه جز آب، از چیز دیگرى استفاده نکرده بودند. حضرت زهرا علیها السّلام یک سوم دیگر از آن پشم را رشت، و یک صاع دیگر از آن جو را، آرد کرد و پنج گرده نان از آن آرد تهیه کرد. پس از آنکه حضرت على علیه السّلام از نماز با رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله بازگشت و در کنار سفره که تمامى آن سفره را پنج گرده نان جو، براى پنج نفر، فرا گرفته بود جلوس فرمود، دست دراز کرد و نانى که ویژه آن حضرت بود (که خشک بود) در دست
گرفت و لقمهاى از آن را شکست که تناول فرماید، یتیمى از یتیمان مسلمانان پشت در منزل توقف کرد و گفت: «السّلام علیکم اهل بیت محمد» من یتیمى از یتیمان مسلمانان هستم، از آنچه تناول مىکنید به من هم اطعام کنید تا خداى تعالى به جبران آن، از مائدههاى بهشتى به شما ارزانى دارد. حضرت على علیه السّلام لقمهاى را که از گرده نان بریده بود، به زمین نهاد و خطاب به حضرت زهرا علیها السّلام فرمود :
(1)
فاطم بنت سیّد الکریم قد جائنا اللّه بذى الیتیم
من یطلب الیوم رضا الرّحیم موعده فى جنّة النّعیم
؛ اى فاطمه! اى دختر بزرگبخشندگان! توجه دارى که خداى تعالى یتیمى را بر در خانه ما گسیل داشته است تا ما از این راه، خوشنودى خداى بخشنده را، بدست آوریم. بدیهى است کسى که امروز خوشنودى خداى رحیم را بدست آورد، وعدهگاه او در بهشت پرنعمت است .
حضرت زهرا علیها السّلام با کمال خرسندى توجهى به حضرت على علیه السّلام کرده و بلادرنگ پاسخ داد :
فسوف اعطیه و لا ابالى و اوثر اللّه على عیالى
امسوا جیاعا و هم امثالى اصغرهم یقتل فى القتال
؛ بزودى آنچه از خوراکى در سفره ما حاضر است، به آن یتیم خواهم داد و از تقدیم آن هیچگونه احساس ناراحتى نمىکنم و از این راه، خرسندى خدا را بر خرسندى نان خوران فعلى خود، ترجیح مىدهم و حاضرم نان خوران فعلى من که مانند خود من هستند، به گرسنگى بسر ببرند و یتیمى که خدا او را به در خانه ما فرستاده است میسر باشد و از این حقیقت هم باخبرم که کوچکترین فرزندان من، در واقعه کربلا به شهادت مىرسد! به دنبال پاسخى که حضرت زهرا علیها السّلام فرمود، بلافاصله تمام گردههاى نان را
که در سفره بود، به آن یتیم عطا فرمود و آن شب را همگى با آشامیدن آب بسر بردند و فردا را مانند دو روز گذشته، روزه گرفتند و حضرت فاطمه علیها السّلام به ریسیدن باقیمانده پشمها پرداخت و سومین صاع را آرد کرد و پنج گرده نان براى افطارى تهیه نمود .
(1) حضرت على علیه السّلام پس از برگزارى نماز با رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله، از مسجد مراجعت کرد و در کنار سفره جلوس فرمود. نخستین لقمه را براى تناول آماده کرد و هنوز به دهان مبارک نزدیک نکرده بود که فریاد اسیرى از اسیران مسلمان، بلند شده «السّلام علیکم اهل بیت محمّد» کافران ما را اسیر کردند و به قید زنجیر در آوردند و از هر جهت بر ما سخت گرفتند اینک، دستم از همه جا کوتاه است و از هر گونه غذائى محرومم. حضرت على علیه السّلام به مجردیکه سخن را شنید، لقمهاى را که در دست داشت به زمین انداخت و خطاب به حضرت زهرا علیها السّلام فرمود :
فاطمة ابنة النّبىّ احمد بنت نبىّ سیّد مسوّد
هذا اسیر جاء لیس یهتد مکبّل فى قیده المقیّد
یشکو الینا الجوع و التشدّد من یطعم الیوم یجده فى غد
عند العلىّ الواحد الموحّد ما یزرع الزّارع یوما یحصد
؛ اى فاطمه! اى دختر پیغمبر، احمد، اى دختر پیغمبرى که از همه بزرگواران بزرگوارتر است. اینک، شخصى که در کنار منزل ما توقف کرده است، اسیرى است که راه بجائى ندارد و هنوز از اثر غل و زنجیر خاطرههاى ناخوشى دارد. آرى، او گرسنه مانده است و پیش ما آمده به این امید که او را از گرسنگى و تنگدستى برهانیم و این حقیقت هم براى ما آشکار است که هر کسى امروز دست کرم و بخشش بسوى نیازمندى دراز کند و او را از بیچارگى برهاند، فرداى قیامت از آثار آن بهرهمند خواهد شد .
حضرت زهرا علیها السّلام بلادرنگ به پاسخ حضرت على علیه السّلام پرداخت و گفت :
لم یبق ممّا جاء غیر صاع قد دبّرت کفّى مع الذّراع
و ابناى و اللّه ثلاثا جاعا یا ربّ لا تهلکهما ضیاعا
؛ بیش از یک صاع جو، نزد من باقى نمانده بود که آنرا با دست و بازوى خود آرد کردم. بخدا سوگند! فرزندان من سه روز است غذا نخوردهاند .
پروردگارا! آنان را از هلاکت و نابودى برهان .
(1) آنگاه زهراى مرضیه علیها السّلام از جاى برخاست و تمام ماحضر را به آن اسیر، مرحمت فرمود. فرداى آن روز در حالى از نذر خود فراغت یافتند که چیزى از خوردنى در اختیار نداشتند. همزمان حضرت على و حسنین علیهم السّلام، در حالیکه آن بزرگواران از شدّت گرسنگى مانند دو جوجه مىلرزیدند، حضور مبارک رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب شدند. پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله که حال آنان را بدان کیفیت مشاهده کرد خطاب به حضرت على علیه السّلام، فرمود: اى ابا الحسن! دشوارترین حالتى را که در خود مشاهده مىکنم، به راستى همان حالتى است که در شما مىنگرم. اینک آماده شوید تا بدیدار دخترم فاطمه علیها السّلام برسم. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله، على و حسنین علیهم السّلام به خانه زهراى مرضیه علیها السّلام رهسپار گردیدند، فاطمه علیها السّلام در محراب عبادت به راز و نیاز مشغول بود و از شدت گرسنگى، شکم مبارکش به پشتش چسبیده و دیدگان شریفش به گودى فرو رفته بود، به مجردیکه رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله آن حضرت را به آن حال مشاهده کرد، زهراى مرضیه علیها السّلام را به سینه چسبانید و فرمود :
وا غوثاه؛ که اشاره به پناهندگى به حق تعالى دارد. در این حال، «جبرئیل» نازل شد و خطاب به رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله به عرض رسانید: وسیله میهماندارى از اهل بیتت را بگیر! رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسید: وسیله میهماندارى من از آنها چیست؟ «جبرئیل» آیه وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ ... وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً را بر آن حضرت تلاوت کرد
نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در دوشنبه 89/10/20 ساعت 8:9 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت